عنوان ندارد ...
ـ آدم ها کوهها رو فتح مي کنن ، صخره ها رو فتح مي کنن ، حتي فضا رو هم فتح مي کنن ، اما هنوز ، توي فتح دل همديگه مشکل دارن ...ـ آدم ها موقع فتح فضا مي دونن چي مي خوان ، اما از فتح دل همديگه چيزي نمي دونن...
View Articleآندرومدا یا زن به زنجیر کشیده شده ...
گفتي مي خواي دختر خوبي باشي ، ها ؟!! پس به چيزايي که بهت ميگم خوب گوش کن ... اول از همه حجابت رو خوب حفظ کن ، اون وقت مرواريدي ميشي که تو صدف ... آره ، مي دونم ، مرواريد تا تو صدف باشه جلوه اي نداره ،...
View Articleمن با بطالت پدرم هرگز بیعت نمی کنم ...
بابابزرگ يحيي ـ خدا بيامرز ـ هر وقت که با بابا دعوايش مي شد سرش را به زير مي انداخت ، بابا از سوختن تخت جمشيد گرفته تا کودتاي مصدق ، بابابزرگ را مواخذه مي کرد ، بابا که هر روز براي قسط خانه و دفترچه...
View Articleبرای خواهرانم ...
خواهرم !! بگو چه کسي ترانه هاي تو را به باد داد ؟ نگاه کن ، ترانه هاي تو با گلوله از آسمان مي بارد ، شايد که بوي مرده ي خانه هاي ويران را ، مي خواهند با ترانه ي تو از يادها ببرند !! راستي آن حياط خانه...
View Articleآسوده بخوابید !!!!!!!!!...
ساعت سه و چهل و سه دقيقه ي بامداد ! اينجا هيچ جا نيست ... صداي ما را در خواب مي شنويد ... اگر مشغول افتادن از صخره هستيد ، اگر در خيابان قدم مي زنيد ، اگر نمي توانيد فرار کنيد ، لطفا همه ي اين خوابها...
View Articleآدم بزرگ ها بچه ها را نمی فهمند ، حتی اگر پاپانوئل باشند ...
از دودکش بخاري که پايين مي اومد حسابي مراقب لباسهاي قرمز و تميزش بود ، به خصوص با اون کلاه دراز منگوله دارش خيلي دوست داشتني شده بود ، بين راه يه بار ديگه ليست کارهاي اون شب رو مرور کرد ، دقيقا 1532...
View Articleکودکانه ... یادداشت های آخر شب ... (7)
امروز صبح با صداي کلاغها از خواب بيدار شدم ، نمي دانم چرا کلاغها که هميشه در کتابها با پاييز مي آيند ، هنگام امتحانات بهاري هم سر و کله شان پيدا مي شود ! با وجود اين همه کلاغ روي درخت ، مگر آدم مي...
View Articleبه کتک خوردگان این روز ؛ که هر روز ما چنین بود ...
وقتي که من بچه بودم و بابا هنوز جوان بود خيلي سعي مي کرد مثل بابابزرگ باشد ، شايد هم نمي توانست جز اين باشد ، بابا خيلي وقتها تنبيهاتش را با شيوه ي تربيتي بابابزرگ توجيه مي کرد : "وقتي که ما بچه بوديم...
View Articleلطفا برای ما کودکان لبنانی عروسک و نان بفرستید ، نه اسلحه ...
چند وقتي است پشت پنجره ي اتاقت کشيک مي کشم تا دوباره ببينمت ، فقط نمي دانم چرا چراغ هاي خانه تان صبح تا شب خاموش است ، نکند خوابيده اي و ديگر نمي خواهي بلند شوي ؟؟!!نگاه کن شب ها چقدر روشن شده اند !!...
View Articleچگونه مي شود يک فيل را درون يخچال جا داد ؟
ــ اگه از آقاي معلم همچين سوالي رو بپرسم ، سريع يه کاغذ و قلم در مياره ، قيافه اي جدي به خودش مي گيره و شروع مي کنه به ور رفتن با اعداد و ارقام : ضرب ، تقسيم ، مشتق ، انتگرال ... آقاي معلم فکر مي کنه...
View Article
More Pages to Explore .....